تنهایی واژه غریبیست 

درک آن خواهان تامل است 

*آقایی تو راه اس میدم جواب نميده زنگ میزنم بر نمیداره بازم اس میدم جواب نميده از دستش ناراحتم زنگ میزنم بر میداره میگه خواب بودم خیلی خشک باهاش برخورد میکنم ولی نمیفهمه سعی میکنم سریع خداحافظی کنم میپرسه کی هست ميخواد بدونه بابا هست یا نه که حرف بزنه از شانس بابا بود زودی و خشک قطع میکنم بدون خداحافظی 

*هنوزم ناراحتم اس میدم ومیگم دقیقا حقته این برخوردام فقط فکر خودش بعد دوباره اس میدم عزیزم کارت دارم در اسرع وقت بهم پیام بده نگرانتم 

ساعت 01:55 من منتظرم که بیاد هنوز نیومده حد اقل اس بده شب بخیر بگه کابوس میبینم شبانی که بدون آقایی میخوابم کاش بیاد...

[ 29 / 12 / 1394برچسب:,

] [ 1:43 ] [ tarsa ]

[ ]

عاشق که شدی مواظب خودت باش 

شب های باقی عمرت به این سادگی 

صبح نخواهد شد 

*چقدر این شعر به حالم میخورد،چند شب بود که شوشو از خستگی خوابش میبرد و یادش ميرفت شب بخیر بگه و من محتاجش بودم خوابیدم  ولی کاش نمیخوابیدم هر وقت بدون شب بخیرش میخوابم کابوس میبینم 

صبح اس داد جوابش دادم گفتم خواب بد دیدم گفت بگو چیه ولی نگفتم نشد بگم 

14:35 اس دادم عسلم کجاست؟ تو راه بهشت زهرا، جواب نداد 

16:23 تو بهشت زهرا اس دادم بد حرف زدم بازم جواب نداد

17:17 تو راه خونه اس دادم خیلی نامردی،قهر بودم

18:18 اس داد ببخشید بعد اذان بهت میزنگم شرمنده

18:25 اس دادم دلم تنگ کاش حال منو میفهمیدی

21:09 اس دادم نماز جعفر طیار میخونی یا دورت شلوغ؟

21:18 اس داد بیمارستانم اینجوری نگو خانمم اومدم جراحی کنم 

قهر بودم اعصابم خورد بود 

21:21 اس دادم نمیمیری بگی عملت تموم شد بگو

22:10 زنگ زدم خاموش هی زدم هی خاموش 

21:35 اس دادم طاطا(طاهره-خالش) ازش پرسیدم مهدی کجاست 

گفت بیمارستان پرسیدم کی پیشش گفت نمیدونم گفتم باشه مرسی

گفت نگران نباش گفتم سعی میکنم 22:53.  22:53.   23:10 اس داده بود ندیده بودم 23:13 اس دادم خواب بود معذرت خواهی کردم شب بخیر گفتم

دوباره کابوس شرو شد دوباره بدون شب بخیر رفت حالا هی بخواب هی بپر از خواب

02:35 صبح اس دادم دیدی سکته کردم نترسیا علائم شو دارم 

03:03 صبح اس دادم 930 کیلومتر ازم دوری ومن سرگردون کلید کردم رو يه آهنگ چقدر ناراحتم 

انقدر آهنگ بدون من یاسر بينام گوش کردم تا خوابم برد

ساعت 09:02 صبح اس داد سلام صبح بخیر بیدار شدی اس بده خانمم

11:50 اس داد بیدار نشدی 

ويبره گوشیم بیدارم کرد فکر کردم ایرانسل تو این چند روز اون بیشتر از مهدی اس میده دمش گرم ساعت به ساعت حالم میپرسه با 7575 و اينا 

نگاه گوشی کردم در کمال تعجب مهدی بود 

11:51 اس دادم همین الان شدم 

11:56 اس دادم فکر کردم ایرانسل نمیخواستم بخونم 

12:05 اس داد خوبی خانمم؟جواب دادم عالیم 

12:12 اس داد کجایی؟ گفتم خونه رو تخت 

جواب نداد 

16:00 اس دادم 4 ساعت انتظار چقدر حالم بده!دوباره همون آهنگ دوباره تکرار! کی اهمیت میده 

16:22 سلام،عشقم الهی فدات بشم خانمم بخدا تقصیر من نیست اینجا آنتن نمیده 

16:24 ناهار هنوز نخوردیم داریم بر میگردیم سمت دو کوچه اگه زود برسیم راه میوفتیم میایم تهران مرگ مهدی حلالم کن خانمم منم حالم بده بخدا

16:30 ناراحت بودم از دستش خیلی تو این 4 روز عذاب کشیدم اس دادم خیالی نیست عادت کردم 

16:44  اس داد الهی قربونت بشم من خانمم ببخشید ترو خدا زندگیم 

16:54 اس دادم سر همينا دوست نداشتم بری

16:59 فدای تو زندگیم بشم عشقم دیگه هیچ وقت بدون تو شهرستان نمیرم 

17:01 میری! بعد کربلا هم قرار بود نری 

17:04 نمیرم عشقم تو نخواهی نمیرم داروندار 

17:07 خسته بودم اس دادم باشه،مهدی فقط زود بیا دارم جون میدم به خدا بسته دیگه نمیتونم 

17:13 الهی فدات بشم چشم فردا تهران پیشتم 

17:14 اس دادم عاشقتمکجایید؟

18:22 دزفولیم خانمم داریم میریم امام زاده عباس 

جواب دادم کی راه می افتید بیایید تهران 

گفت امشب تا دو کوهه میایم بعد راننده استراحت میکنه بعد دوباره راه می افتیم 

 

 

[ 28 / 12 / 1394برچسب:,

] [ 17:43 ] [ tarsa ]

[ ]

برای نبودن کسی گلایه نکن 

چون تا نبودن نباشه 

لذت بودن احساس نميشه 

*شوشو داشت ميرفت و من غصه دار بودم از اون بد تر کابوس های اون شب ولم نمیکرد و افتاده بود به جونم شوشو خواب بود و من داشتم جون میدادم با هر جون کندنی بود خوابیدم. 

*ساعت 7:35 صبح اولین اس آقایی:سلام صبح بخیر خانمم،عشقم داریم راه میوفتیم جون مهدی مراقب خودت باش 

ساعت 7:39 دومین اس شو شو:خانمم خیلی دوست دارم بدون که زندگیمی 

*ساعت 10:01 صبح اس من:سلام به سلامتی،خوش بگذره منم دعا کنید 

جوابی نيومد ازش زنگ زدم حرف زدیم 

ساعت 15:00 زنگ زدم شوشو بر نداشت 

ساعت 17:40 اس داد و گفت خواب بوده 

ساعت 18:40 چهارشنبه سوری شرو شد و از در و دیوار نارنجک میریخت خیلی جرات میگردیم این بود که بریم پشت بام 

*ساعت 21:26 شوشو شلمچه بود گفت نیم ساعت رسیدیم گفتم بره به کاراش برسه

ساعت1:10 شب اس داد و من داشتم کار میکردم 

1:30 جوابش دادم ولی شوشو خواب بود 

تا ساعت 14:03 فردا بهش اس ندادم اونم نداد 

از مسافرت رفتنش بدم مياد سرش شلوغ ميشه مخصوصا این که کاروان دست اونه 

تا غروبش یکم با هم حرف زدیم و من خونه آقا اینا بودم برای خاله عیدی آورده بودن خاله نامزده

غروب اومدیم خونه با خاله فاطمه شوهرش و دخترش سلنا رفتیم عکاسی از سلنا عکس انداختیم بعدش رفتیم یکم برای سلنا خرید 

اومدیم خونه مامان شام سفارش داده بود شام خوردیم فهمیدم مامان ميخواد اش دوغ درست کنه برای فردا که پنج شنبه آخر سال بود خیرات کنیم 

آقایی اش دوغ دوست داره بهش اس دادم و گفتم جات خالی گفت به مامان بگو خیلی نامردی جای منم خالی کن منم گفتم تو برگرد تهران خودم برات درست میکنم 

 

[ 28 / 12 / 1394برچسب:,

] [ 17:12 ] [ tarsa ]

[ ]

خجالت میکشی از من

من این احساس میدونم 

به من بد میکنی اما 

دوباره با تو میمونم 

پنج شنبه، جمعه، شنبه،یکشنبه،دوشنبه با هم بودیم همشم خوش گذرونی نبود دو بارش بیمارستان بودیم شنبه و دو شنبه هم من تا 12 تمرین داشتم مسابقات استان شروع شدهبا بقیه استان ها تهران باید مسابقه بدیم ولی بعدش با هم بودیم هر دکتر یه چیز ميگفت آقایی باید اون آمپول که تو عضلش جمع شده بود خالی میکرد بهش دوباره آمپول ميزدن 

جاش میمالیدن که پخش بشه و درد داشت خیلی درد داشت، داد میزد و من ضعف میکردم 

حالم بد میشد

*درد پاش یه طرف غصه های من يه طرف داشت ميرفت شلمچه و بابام نمیذاشت منم برم نمیتونست نره با این که مریض بود ولی باید ميرفت 

[ 28 / 12 / 1394برچسب:,

] [ 16:28 ] [ tarsa ]

[ ]

دل میرود ز دستم

صاحب دلان خدارا

دردا که راز پنهان

خواهد شد آشکارا 

*دیگه بابا هم همه چیو میدونه گفته به مامان که بهم بگه تا بعد عید یا شایدم تابستان صبرکنیم.

*آقایی مریض شوشو من ریَش عفونت کرده دکتر بهش آمپول عضلانی داده آمپول زده و جای آمپول باد کرده درد میکنه ميگن باید جراحی کنه شوشو چرا مریض شدی آخه 

[ 28 / 12 / 1394برچسب:,

] [ 16:23 ] [ tarsa ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه